🔰آیین احمد، بر سه رکن استوار است:
قرآن، سنّت و عترت
با این سه رکن، جامعهٔ الهی پا میگیرد، برافراشته میشود، و انسان را در مهد خود تربیت میکند و او را به ذروهٔ کمال میرساند.
انسانِ کامل، تراز قرآن، سنّت و عترت، در جامعهای که این رکنها برجای باشند و پایدار، ساخته و پا به عرصه میگذارد.
در جامعهای که یکی از این رکنها، از مدار استوارسازی خارج گردد و یکی از این بالهای اوجدهنده و به پرواز درآورنده، از حرکت بازماند، آسیب ببیند و نقش نیافریند، انسان کامل، پا به عرصه نمیگذارد.
▪️هدف آیین احمد (ص) آیینمندسازی انسان و در مدار حق و حقیقت قراردادن اوست.
هدفی که با پیادهسازی آیهآیه کتاب و اسوه قراردادنِ احمد و به جریانانداختن سنت روشن آن والاگهر، در جویبار زندگی فردی و اجتماعی، با طلایهداری و آیینهداری آیینهداران آیین احمد، از اهل بیت، به حقیقت میپیوندد.
▪️آن که بر آیین احمد است، برای حرکت بر مدار این آیین، گزیری ندارد جز اینکه آیینهداران این آیین را، در هر دورهای بشناسد و در پرتو این شناخت، به بازتاباندن رفتار و گفتار خود در آیینهٔ این آیین، که آنان قهرمانانه و بیباک از دشنهها و دشنامها، فرادست گرفتهاند، بپردازد.
باورمندانی به آیین احمد، میتوانند در گذر زمان، در گذرگاههای هراسانگیز، بحرانها و توفانها، خود را از گردابها و گردبادهای درهمکوبنده و هویتسوز، برهانند و از چکاد جان، بردمند و جانها و جهانها را برخشانند که پاس عترت بدارند و به این درک و اندریافت برسند که با برافراشتن رایَتِ مقدس عترت، چشمههای قرآن چشم میگشایند، به جوشش درمیآیند و سنت نبوی در جویبار زندگی، جاری میشود و سریان مییابد.
▪️محمد (ص) و اهل بیت و عترت او ، از همان چشمهای سرچشمه گرفتهاند که حضرت ابراهیم، سلامالله علیه، در جوار خانه خدا، در مکه، آنرا به جوشش در آورد؛ ذریهای که در وادی بیکشت و زرع، سکونت داد و به خداوند عرضه داشت:
رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ
ای پرودگار ما، من برخی از فرزندانم را در بیابانی بیکشت، جای دادهام؛ نزد خانه گرامیات.
ای پرودگار ما، تا نماز را برپای دارند.
پس دلهایی را از کَسان، چنان نِه، که به سویشان گراید و از بار و بَر، روزیشان گردان؛ باشد که سپاس گزارند.
▪️خداوند، دعای ابراهیم ع را اجابت کرد و به ذریه او رحمت ویژه و رهبری جهانیان را تا پایان جهان ارزانی داشت.
محمد، اهل بیت و عترت او، و دوازده امام، از ذُرّیّهٔ ابراهیماند که جهان تا قیامت بر مدار این وجودهای والا و گوهرین، در حرکت است.
از این روست که امام باقر، محمد بن علی، میفرماید:
نحن بقیّةُ تلک العترة و کانت دعوة ابراهیم لنا
ما، یادگارهای همان عترتیم که مورد درخواست ابراهیم بودیم.
▪️این یادگاران عترت ابراهیمی، دورهبهدوره، در میان مردمان هر دوره، بهپا خاستند، تبر بر دوش گرفتند و «لا اله الا الله»گویان، بتهای ذهنی را در هم شکستند، آنگاه به بتخانه درآمدند تا نمادهای نخوت، تکبر، سرکشی و عصیانگری را در هم شکنند و انسان را از بندگی الهههای زر و زور و تزویر، آزاد سازند و دگرگونی ژرف در چهرهٔ جهان و جهانیان پدید آورند.
محمد (ص) با تبر تدبیر و دانش فراخاست، بتهای ذهنی، فکری و عقیدتی که انسانها را زمینگیر ساخته بودند و از دایره و ساحَت انسانی خارج، درهم شکست و از فوجفوج رهایییافتگان بتخانههای ذهنی و فکری، فوجی عظیم بهراه انداخت و رایت قدرت و حکمرانی دینی را افراشت و با تبرِ بُرّای قدرت، گردن گردنکشان را شکست و با برداشتن رادعها و بازدارندهها، چشمههای زلال آیین وحیانی را در دشت سینهها به جوشش درآورد.
▪️این سیره ناب و وحیانی را وصی او، علی مرتضی و فرزندان وصی، یکی پس از دیگری، در جویبار زندگیها جاری ساختند.
تا در روزگاری بسهراسانگیز، که از هر سوی شرر میبارید، گزیدهای کمسن و سال، از ذریهٔ رسول اعظم، قد افراشت و با تبر تدبیر و دانش، به میان خلقان در آمد و با بتشکنیهای بهنگام، افقگشا و تاریکیزدای خردمندانه و هشیارانهٔ خود، شمیم عبیرانگیز قرآن را به جانهای مشتاق وزاند و سنت رسول الله را که در غبار رفتارهای مأمون و دیگر حاکمان عباسی، فرورفته بود، بهروشنی نمایاند و بر سینهها تاباند.
▪️محمدبنعلی، جواد الائمه، در دوره کوتاه امامت خود، برگ زَرّینی از احیای دین، بر برگهای پیشین افزود و راه و نقشه روشن آیین محمدی را فراروی رهروان، قرار داد و در این تلاش روشنگرانه، چنان درخشید و اثر گذارد و میمنه و میسره دشمن کینهتوز محمد (ص) و آل علی مرتضی را در هم کوبید و خلقان جداافتاده از راه قبله را، رو به قبله ایستاند، که حکمرانان عباسی، زندهبودن و میانداری آن والاتبار را برنتابیدند و شرنگ مرگ را در کام آن عزیز فرو ریختند و به این جنایت سهمگین بسنده نکردند، به دستافشانی و هلهله پرداختند و پیکر نازنین عزیز خدا و رسول را، چند روز در زیر آفتاب رها کردند و اینسان بر آن شدند چهرهٔ خورشید را گِلاندود کنند؛ زهی خیال باطل که خورشید امامت، از مشرق جانها، دمادم برخواهد دمید.
درود خدا و رسول و همه جانشیفتگان کوی جان، بر محمدبنعلی، ابنالرضا،
که مظلومانه زیست و آیینهداری آیین احمد کرد
و سرفرازانه به دیدار ربّ، باریافت.